سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا! به تو پناه می برم از دانشی که بهره نمی دهد و از دلی که فروتن نمی گردد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :38
بازدید دیروز :38
کل بازدید :165884
تعداد کل یاداشته ها : 1266
04/3/25
1:57 ع
مقاله قوای باطنی نفس از دیدگاه فارابی

مقاله قوای باطنی نفس از دیدگاه فارابی

دانلود مقاله قوای باطنی نفس از دیدگاه فارابی

مقاله قوای باطنی نفس از دیدگاه فارابی
دسته بندی پژوهش
فرمت فایل doc
حجم فایل 12 کیلو بایت
تعداد صفحات فایل 15

مقاله قوای باطنی نفس از دیدگاه فارابی

 

فهرست:

آشنایی با فارابی

نظری بردیدگاه فارابی بر عقل و نفوس

عالم‌ علوی‌ یا جهان‌ بالا

جوهر فلسفه‌ فارابی‌

نوآوری‌ فارابی‌ درباب‌ نفس‌ و عقل‌

.........................................................................................

 بخشهایی از متن:

 آشنایی با فارابی 

ابونصر محمد بن محمد طرخان فارابی در سال 339 ه.ق کالبد خاکی در گهواره خاک کشید و با توجه به عمر 80 ساله اش ، حدود سال 260 هق متولد شد.شمس الدین محمد شهروزی در «تاریخ الحکما» ابونصر فارابی را ایرانی معرفی می کند و پدر وی را سردار لشکری.
هنگامی که فارابی وارد بغداد شد، خلافت عباسی دوره انحطاط خود را طی می کرد.امام این اختلاف نظر وجود دارد که آیا وی ابتدا به بغداد رفت و از آنجا به حرّان یا به عکس.حرّان در آن دوره یکی از مراکز مهم علمی بود و همراه با اسکندریه، انطاکیه، رها، نصیبین، قنسرین، بغداد و مراکزی در ایران، در انتقال علوم یونانی و مناطق دیگر (عربی، سریانی، رومی و هندی) به سرزمینهای اسلامی مدد می رساندند.هنگامی که فارابی به بغداد آمد بغداد نه تنها از نظر سیاسی مرکز یک امپراطوری قدرتمند جهانی بود که از نظر علمی با داشتن کتابخانه ای معظم سر آمد بود.در همین شهر وی پایه های اقتدار علمی و فلسفی خود را بنیاد نهاد.وی دومین فردی است - بعد از کندی - که بر آثار افلاطون و ارسطو شرح و تحشیه نوشت و از آثار این دو فیلسوف یونانی رمزگشایی کرد.اشتهار ابونصر فارابی به «معلم ثانی» از همین جا نشست می گرفت و ارسطو «معلم اول» است.تبحر فارابی به ویژه در گشودن گره های غامض آثار این دو فیلسوف بزرگ سبب شد که عده ای بر این رأی پای فشارند که وی نکته تازه ای نیاورده و مقلد افلاطون اشراقی و مُثُلی مسلک و ارسطوی مشایی روش و طبیعی مسلک بوده است و می افزایند که آثار تألیفی وی نیز متأثر از نوافلاطونیان دوره مسیحیت قرون وسطاست.

...

جوهر فلسفه‌ فارابی‌

جوهر فلسفه‌ فارابی‌ به‌ مذهب‌ نوافلاطونیان(50) بر می‌گردد؛ چه‌ می‌بینیم‌ که‌ به‌ نظر او خلق‌ یا صدور عالم‌ از خدا، به‌ صورت؛ از عالم‌ عقول‌ آغاز می‌گردد، یعنی: چون‌ عقل‌ نخستین، آفریدگار خود را تعقل‌ می‌کند، عقل‌ فلک‌ دوم‌ از آن‌ صادر می‌گردد؛ و از تعقل‌ این‌ عقل‌ در حق‌ خود و درباره‌ی‌ اینکه‌ جوهریست‌ مجرد، وجود فلک‌اقصی‌ لازم‌ می‌آید؛ و بدینسان‌ صدور عقول‌ یکی‌ از دیگری‌ استمرار می‌یابد، تا به‌ فلک‌ ادبی‌ برسد که‌ فلک‌ قمر نامیده‌ می‌شود و این‌ فیض‌ با نظام‌ افلاک‌ در نزد بطلیموس‌ متفق‌ می‌گردد.

‌و همین‌ نظام‌ را در کتاب‌ «کمدی‌ الهی» دانته‌ Dante در گذشته‌ی‌ 1321) نیز می‌توان‌ یافت. آن‌ گاه‌ همین‌ افلاک‌ به‌ سبب‌ اجتماعشان‌ سلسله‌ی‌ پیوسته‌یی‌ را تشکیل‌ می‌دهند، زیرا عالم‌ واحد است. و اینجا عالم‌ و حفظ‌ وجود آن‌ نیز چیزی‌ واحد است. همچنین‌ عالم‌ تنها آشکارکننده‌ی‌ وحدت‌ ذات‌ الهی‌ نیست، بلکه‌ در نظام‌ بدیع‌ خویش، مظهر عدل‌ الهی‌ نیز هست؛ پس‌ جهان‌ با ترتیبی‌ که‌ دارد بر نظامی‌ طبیعی‌ و استوار پایدار است. و این‌ نشان‌ از آن‌ دارد که‌ دانته‌ نظام‌ انتولوژیک‌ فیلسوفان‌ اسلامی‌ را به‌ عاریت‌ گرفته‌ است. 

َ‌

 نوآوری‌ فارابی‌ درباب‌ نفس‌ و عقل‌

قوای‌ نفس‌ انسان، یا اجزأ آن، به‌ نظر فارابی‌ یکسان‌ و دارای‌ یک‌ رتبه‌ نیستند، بلکه‌ برخی‌ از آنها برتر از دیگری‌ است(52) به‌ نحوی‌ که‌ قوه‌ی‌ پایین‌ نیست‌ به‌ قوه‌ی‌ برتر به‌ منزله‌ی‌ ماده‌ است‌ و آن‌ قوه‌ی‌ که‌ برتر است‌ به‌ منزله‌ صورت‌ آن‌ دیگر است. و برترین‌ قوای‌ نفسانی‌ «قوه‌ی‌ ناطقه» است‌ که‌ ماده‌ی‌ قوه‌ی‌ دیگری‌ نیست؛ و او خود صورت‌ تمام‌ صورتهایی‌ است‌ که‌ پایین‌تر از او قرار دارند.

‌نفس‌ از محسوس‌ به‌ سوی‌ معقول‌ به‌ کمک‌ قوه‌ی‌ مخیله‌ می‌رود. جز اینکه‌ با قوای‌ نفسانی‌ نزوع‌ یا اراده‌یی‌ همراه‌ است.(53) و در برابر هر علمی، علمی‌ موجود است؛ و اشتیاق‌ به‌ چیزی‌ یا کراهیت‌ از آن‌ ملازم‌ احساسات‌ ما هست‌ و از آن‌ جدا نمی‌شود، و نفس‌ بدین‌ وسیله‌ از صوری‌ که‌ در ذهن‌ پدیدار آمده‌ است‌ برخی‌ را اقرار و برخی‌ دیگر را رد می‌کند. 
‌و سرانجام‌ قوه‌ی‌ ناطقه‌ میان‌ زیبا و زشت‌ تمیز می‌دهد، و صناعات‌ و علوم‌ را کسب‌ می‌کند و به‌ سوی‌ آنچه‌ آن‌ را تعقل‌ می‌کند شوقی‌ ارادی‌ ایجاد می‌کند. و هر احساس‌ یا تعقلی‌ را شوقی‌ در پی‌ است‌ که‌ شوق‌ مذکور نتیجه‌ ذاتی‌ و لازم‌ آن‌ است‌ چنانچه‌ گرمی‌ لازم‌ گوهر آتش‌ است.(54) و نفس، کمال‌ جسم‌ است، لیکن‌ کمال‌ نفس، عقل‌ است؛ و انسان‌ در حقیقت‌ جز عقل‌ چیزی‌ نیست.

دانلود مقاله قوای باطنی نفس از دیدگاه فارابی