مسئولیت اجتماعی شرکتها
اجتماعی شرکت ها |
![]() |
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 29 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 45 |
اشاره
در نظرسنجی هزاره درباره مسئولیت اجتماعی شرکتها که در سپتامبر سال 1999 انجام شد، آمده است، «از هر سه شهروند، دو نفر مایلند شرکتها از نقش تاریخی شان که کسب سود، پرداخت مالیات، استخدام کارکنان و تبعیت از تمام قوانین است فراتر روند. یعنی میل دارند شرکتها در تحقق هدفهای اجتماعی گسترده تر نقش بسزایی داشته باشند».
همانگونه که مدیران نحوه انجام وظایف سنتی را می آموزند، باید از چگونگی انجام چنین وظایف جدید نیز آگاه شوند زیرا شرایط امروز جهان و فضاهای جدید کسب و کار ایجاب می کند تا رهبران و مدیران سازمانها و شرکتهای بزرگ که در بازارهای جهانـــــی یا بازارهای درحال جهانی شدن نقش فعال و موثر دارند، تمام تلاش خود را متوجه ایجاد ارزش برای تمامی ذینفعان خود کنند و نوعی تعادل میان بخشهای اجتماعــــی، اقتصادی و زیست محیطی کسب و کارشان ایجاد نمایند.
به طورکلی می توان گفت مسئولیت اجتماعی شــــرکتها (CSR) به ارائه روشهایی می پردازد که سازمانها در فضاهای کسب و کار خود به آن عمل کنند و پاسخگوی توقعات جامعه، انتظارات تجاری، قانونی و اخلاقی اجتماعی آنان باشد. چرا که سازمانها مسئولیتهای بزرگـی در زمینه اجتماعی، اقتصادی و محیطی در قبال کارکنـــان، سهامداران، مشتریان، دولت، تامیـن کنندگان و تمامی ذینفعان خود برعهده دارند.
رویکردی متعالی به کسب و کار
مسئولیت اجتماعی سازمان، فراتر رفتن از چارچوب حداقل الزامات قانونی است که سازمان در آن فعالیت دارد. این تعریف، پاسخ نخستین پرسش ما از آقای مهندس خلیلی بود. از ایشان خواستیم تا تعاریفی از مسئولیت و مسئولیت پذیری ارائه دهند. وی در ادامه گفت: براســـــاس این تعریف شرکتها از نقش تاریخی شان که کسب سود، پرداخت مالیات، استخدام کارکنان و تبعیت از قوانین است فراتر می روند و در تحقق هدفهای اجتمــاعی گسترده تر نقش بسزایی خواهند داشت.
درواقع مسئولیت اجتماعی شرکتها رویکردی متعالی به کسب و کار است که تاثیر اجتماعی یک سازمان بر جامعه چه داخلی و چه خارجی را مدنظر قرار می دهد و هدف اصلی آن گردهم آوردن تمامی بخشها اعم از دولتی، خصوصی و داوطلبان جهت همکاری با یکدیگر است تا از یک سو موجب همسویی منافع اقتصادی با محیط زیست و ازسوی دیگر سبب توفیق، رشد و پایداری کسب و کار گردد. البته باید توجه داشت که وابستگی کسب و کار به مسئولیت اجتماعی متناسب با نوع کار و اندازه واحد اقتصادی است، لیکن به لحاظ منافع و ارزشی که مسئولیت پذیری اجتماعی برای هر کسب وکار سازمـان ایجاد می کند، بهره گیری از آن را در اندازه های مختلف واحد اقتصادی ضروری می سازد. بنابراین مسئولیت اجتماعی شرکتها مختص به کسب و کارهای بزرگ و سودآورتر شدن آنها نیست بلکه رفتار سازمـــانی تمامی شرکتها و سازمانها را دربرمی گیرد. در این راستا هر چه شرکتهای بزرگ نسبت به اصول اخلاقی و زیست محیطی خود حساس تر و آگاه تر شوند. شرکتهای کوچک نیز در مراوده و تبعیت از آنها مصرتر خواهند شد که از این طریق موجبات جلب اعتماد مشتریان و جامعه را فراهم سازند.
روابط اجتماعی معلمان و دانشآموزان در عصر ارتباطات
روابط اجتماعی معلمان و دانشآموزان در عصر ارتباطات |
![]() |
دسته بندی | تجربیات فرهنگیان |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 26 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 36 |
روابط اجتماعی معلمان و دانشآموزان در عصر ارتباطات
مقدمه
پست الکترونیکی
نقش معلمان دراستفاده از فناوری اطلاعات و ارتباطات
روش تجزیه و تحلیل دادهها
جهانی را که در آن زندگی میکنیم جهان ارتباطات نام گرفته است. با کمک ماهوارهها و اینترنت مرزها و دیوارهای مرئی و نامرئی فرو ریخته و دنیا به دهکده کوچکی تبدیل شده است. در این دهکده کوچک، نظامهای پیشین نابود شده و یا در حال نابودی است ونظامهای جدید با سرعتی وصف ناپذیر در حال جایگزینی است. دگرگونی در دانش، دگرگونی در نگرش، دگرگونی در رفتارها و دگرگونی در روابط انسانی و اجتماعی از دستاوردهای این دگرگونی است. آنچه در این مقاله مورد بررسی است کاربرد فناوریهای جدید اطلاعات و ارتباطات در آموزش و پرورش و بررسی تأثیر آن در ابعاد گوناگون آموزشی، پژوهشی و اجتماعی است. بدین منظور، در این مقاله ابتدا پیرامون وسایل جدید اطلاعات و ارتباطات و نقش آنها در آموزش و برقراری ارتباطات اجتماعی مطالبی ارائه خواهد شد و سپس به تأثیر این فناوریها در کلاسهای درس و نقش معلمان در این رابطه میپردازد.
همچنین سعی شده است با بررسی کتب، مجلات و مقالههای اینترنتی، آخرین نتایج به دست آمده از تأثیر فناوریها در کلاسهای درس به ویژه تأثیر آنها در تغییر نقش معلمان مطالبی ارائه شود. نقش این فناوریها درچگونگی برقراری ارتباط معلم با دانشآموزان، با همتایان و با سایر افراد جامعه از جمله مطالب این مقاله است.
با توجه به نتایج به دست آمده توصیههایی برای استفاده بهتر از فناوریها برای برقراری ارتباطات اجتماعی به معلمان، مسؤولین و دست اندرکاران آموزشی شده است.
هزینه یابی بر مبنای فعالیت
فعالیت |
![]() |
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 94 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
گر چه تعیین قیمت تمام شده دقیق محصولات و خدمات به نظر غیر ممکن میآید ولی هر نوع سعی و کوششی باید صورت گیرد تا بهترین برآورد در مورد قیمت تمام شده دراختیار تصمیم گیرندگان قرار گیرد. بهترین برآورد در مورد قیمت تمام شده محصول زمانی میتواند صورت گیرد که هزینهها به طور مستقیم قابل ردیابی به محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده باشند. هزینههای مواد مستقیم و کار مستقیم به طور مستقیم قابل ردیابی به محصولات تولید شده میباشند . از طرف دیگر، هزینههای سربار کارخانه که یک نوع هزینه غیر مستقیم میباشند ، اصولا نمیتوان بسادگی و به طور مستقیم به محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده ردیابی کرد. مشکلترین قسمت محاسبه قیمت تمام شده یک واحد ، مشخص کردن مبلغ صحیح هزینه سربار کارخانه است که باید به محصولات و خدمات تخصیص داده شود.
قیمت تمام شده درتصمیمات قیمت گذاری فروش محصولات، تعیین سود و زیان، در کنترل و کاهش هزینهها ، درتصمیمات تولید یا حذف تولید یک محصول و بسیاری موارد دیگر مؤثر میباشد . خصوصا در دنیای امروز قیمت تمام شده نقشی بسیار حساس در سرنوشت و موقعیت واحدهای تجاری دارد. لذا شناخت و استفاده از مبانی منتسب جهت تعیین قیمت تمام شده به صورتی صحیحتر لازم به نظر میرسد.
حتی درشرایط امروز که اکثر صنایع از ماشینالات اتوماتیک استفاده میکنند، اغلب کار مستقیم میتواند به عنوان مبنای مناسبی جهت تخصیص هزینههای سربار کارخانه به محصولات مورد استفاده قرار گیرد. زمانی کار مستقیم میتواند به عنوان مبنای مناسبی جهت تخصیص هزینههای سربار کارخانه مورد استفاده قرار گیرد که:
1- هزینه کار مستقیم یک قسمت مهمیاز کل هزینههای تولید را تشکیل دهد
2- همبستگی شدیدی بین هزینه کار مستقیم و تغییرات هزینه های سربار کارخانه وجود داشته باشد.
همانند حسابداری، مبدا حسابداری ناشناخته است. با رشد امور بازرگانی در قرن 14 نیاز برای نوعی حسابداری برای صنایع ایجاد گردید و تلاشهایی برای نگهداری حساب هایتولیدی در این دوره شکل گرفت.
سرمایه گذاران نیازمندکنترل جریانات ورودی و خروجی مواد به هر کارگر بودند تا دستمزد پرداختی آنها را به بهره وری حاصل مرتبط سازند و سود آوری فعالیتهای مختلف را ارزیابی نمایند.
رشد سریع صنایع انگلستان به خاطر کاربرد ماشین آلات در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 که به انقلاب صنعتی معروف گردیده است سیستم های محصل و سنتی را به کارخانجات بزرگ مبدل ساخت و رشد بالای تولیدی را سبب گردید. انقلاب صنعتی منجر به پیشرفت بزرگی در سیستم های حسابداری گردید.
با ظهور محیط های تجاری و تولیدی پیچیده نیاز برای حسابداری دقیق شامل انواع جدید ثبت و یک نیاز جدی برای حسابداری صنعتی وکنترل بودجه ای پدید آمد. حسابداری نیز مجبور به پاسخ به این نیازها بود.
اگرچه مدارکی برای استفاده از حسابداری دو طرفه قبل از قرن 19 موجود است اما شواهدی برای استفاده از شیوه های قیمت تمام شده. قبل از سال 1830 یافت نمیگردد. در همین زمان چارلز باییچ گزارشی را که مبتنی بر نیاز جدی به حسابداری صنعتی بیشتر مرهون تلاشهای مهندسان بود که مفاهیمیمثل مراکز تولید، ظرفیت های بلا استفاده تجزیه وتحلیل قیمت تمام شده به اجزای ثابت و متغیر ایجاد و کاربرد استانداردها و بودجه های انعطاف پذیر را ایجاد نمود.
ساختار حسابداری صنعتی کنونی کارخانه ها قبل از جنگ جهانی اول ایجاد گردید. از سال های 1930 حجم بالای هزینه های توزیع حسابداری صنعتی را وادار نمود. تا تکنیک های هزینه یابی تولیدی را به فعالیت های توزیعی تعمیم دهد.
بنابر این تخصیص هزینه ها بر مبنای مقدار انبار شده، حجم سفارش و شیوه های حمل صورت گرفت.
همانطور که انتظار میرود کنترل قیمت تمام شده در طی جنگ جهانی دوم کاهش یافت. اصولا اقتصاد جنگی یک اقتصاد کنترل شده ای نیست و تولید بر مبنای نیازها صورت میگیرد. اگر چه بعد از جنگ رقابت شدید ضروری کنترل دقیق تمام شده را ضروری نمود. در این دوران ما شاهد توسعه حسابداری مراکز هزینه بودیم و ایجاد حسابداری مدیریت که بر اهداف سازمانی و اندازه گیری عملکردها مبتنی بود صورت گرفت.
بعد از جنگ جهانی دوم محیط های تجاری مرتبا در حال تغییر بوده اند. تا این اواخر بعضی از ابزار اساسی محیط تجاری مثل کامپیوتر های شخصی و فاکس وجود نداشت. شرکت ها برای مقابله با بی ثباتی ها به نگهداری موجودی کالا میپرداختند. کره جنوبی هنوز به عنوان یک کشور جان سوم با نیروی کار ارزان به شمار میرفت و حضور موسسات آزاد در بلوک کمونیستی یک تصور به شمار میرفت.
اکنون به یکباره این تغییرات مختلف رخ داده است و باعث ارزیابی مجدد انتظارات از موسسات گردیده است. موج جاری تغییرات مدیریتی و تکنولوژیکی که با رقابتهای جهانی نیز ممزوج گردیده است به موسسات دنیا هشدار میدهد که به ایجاد بازارها و سازمان های تجاری جدید اقدام نمایند. سازمان های جدید تجاری با یک وظیفه سخت و دشوار پیشرفت وگسترش همزمان در کیفیت و ارائه خدمات به مشتریان و همچنین کاهش قیمت تمام شده ها مواجه اند. این موسسات برای این که در صحنه رقابت باقی بمانند میبایست به هموار سازی عملیات، حذف هزینه های زائد اقدام نمایندو متعهد به ارائه کیفیت خوب و به کارگیری تکنیک های پیشرفته مثل سیستم به موقع jit کامپیوتر ها و سیستم های تولیدی انعطاف پذیر باشند. تولید یک اسلحه رقابتی است ک اساس رقابت را از طریق توانایی های جدید تولیدی انجام میدهد. رقابت جهانی موسسات را مجبور نموده است که خود را با تکنولوژی های جدید تولید هماهنگ نمایند و یا ریسک ضرر سهم بازار را قبول کنند. در میان این تغییرات سریع و ژرف اصولی که ما با آن به مدیریت موسسات عادت کرده بودیم و ابزاری که بوسیله آن پیشرفت را اندازه گیری میکردیم از رده خارج شده است.
مدیرانی که به دنبال موفقیت در این محیط باشند سیستم حسابداری مدیریت خود را برای ارائه گزارشات جدید مورد بازنگری قرار میدهند. تکنیک های پیرشفته بودجه بندی سرمایه ای اطلاعات دقیق قیمت تمام شده و گزارشات مرتبط با ارزیابی عملکرد برای این منظور لازم هستند.
تحول و پیشرفت حسابداری صنعتی در طول قرن بیستم در جهت تحقق اهداف فوق بوده است.
بدین ترتیب که روش های تسهیم هزینه از روش های اولیه مثل تسهیم بر اساس قضاوت شخصی مدیران و یا حسابداران شروع شده و سپس به روشهای مستقیم و یک طرفه و نهایتا به روشهای تسهیم دو مرحله ای منتهی گردید. در روش تسهیم 2 مرحله ای ابتدا هزینه ها به واحدها و مراکز تولیدی تخصیص یافته و در مرحله دوم هزینه های واحدهای تولیدی به محصولات تخصیص مییابد. برای تخصیص هزینه های تولیدی به واحدها و مراکز تولیدی در مرحله اول سه شیوه تخصیص مستقیم، ترتیبی و دو طرفه وجود دارد.
با توجه به تحولات فوق در سیستم های هزینه یابی، کوپر و کاپلان نارسایی های سیستم حسابداری مدیریت را در ارائه اطلاعات دقیق هزینه منعکس نمودند. این افراد ادعا نمودند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی و مدیریت پاسخگوی نیازهای مدیران نبود، و استفاده از آن اطلاعات سبب گمراهی و عدم تصمیم گیری صحیح مدیران میگردد و به دنبال آن این افراد سیستم جدیدی تحت عنوان سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت را معرفی نمودند.
تا نیمه دوم دهه 1980 ABC به عنوان فصلی از کتب حسابداری مدیریت و یا حسابداری صنعتی مطرح میگردید ولی امروز از آنچنان اهمیتی برخوردار است که کتب متعددی در این زمینه تحت عنوان ABC مطرح گردیده است.
در واقع جهت تعیین تخصیص هزینه های تولیدی به موجودی ها و نیز به منظور دستیابی به سودآوری بلند مدت، سیستم ها باید اهداف کنترلی و برنامه ریزی را نیز تامین نمایند و از آنجائیکه ساختار هزینه ها و تولیدات بسیاری از شرکت ها در سال های آخر تغییر یافته است به طوریکه دستمزد که بخش اعظم هزینه های تولیدی را به خود اختصاص میداد امروزه بخش اندکی از هزینه تولید را تشکیل میدهد و در مقابل سربار تولید بخش عمده هزینه های تولیدی را در برگرفته است. در بسیاری از موارد هزینه های سربار با تعداد فعالیت های مربوط به یک محصول رابطه دارد نه با مقدار واحدهای تولید شده از محصول به عنوان مثال یک شرکت تولیدی را در نظر بگیرید که 2 محصول مشابه تولید میکند. محصول اول از ده قطعه تشکیل شده است در حالی که محصول دوم از یکصد قطعه تشکیل شده است. هر قطعه قبل از نصب باید معاینه و بازدید شود بنابر این مشخص است که تحویل و دریافت یکصد قطعه در مقایسه با ده قطعه نیاز به فعالیت بیشتری دارد. در صورتی که همین هزینه در روش سنتی بر اساس مبانی جذب سربار هر محصول به طور کلی به محصولات تخصیص مییابد. بنابر این ضرورت بکار گیری روش هزینه یابی جدیدی که بتواند نحوه وقوع هزینه های سربار را در شرکت نشان دهد احساس میشود.
عوامل موثر بر انتخاب مولد هزینه :
1- درجه همبستگی بین هزینه ها و آن رویداد یا منبا
2- فزونی منافع بر مخارج به کارگیری مولد هزینه به عنوان مبنا
اثرات رفتاری که در تصمیم گیری و یا تعیین قیمت ها و ... دارد مناسبت استفاده از ABC به قضاوت های مدیریت بستگی دارد و ABC بجای تمرکز بر استفاده کنندگان از سیستم حسابداری بر قابلیت های سیستم تمرکز مینماید
هزینه یابی بر مبنای فعالیت
فعالیت
پیشگفتار مقدمه رشد و توسعه اقتصادی مطالعه کشورها در مورد مالیات توزیع درآمد و توسعه اقتصادی نقش مالیات بر توسعه اصول کلی اقتصادی سوابق نتیجه گیری منابع پیشگفتار تعارض میان معقولات توزیع درآمد و توسعه اقتصادی زمانی بالا گرفت که بلوک شرق خود را پرچمدار طبقات محروم و لذا پیشگام در توزیع عادلانه درآمد و بالاحض تجدید توزیع درآمد و به زیان سرمایه داران و مالکان معرفی کرد و بلوک غرب در سوی دیگر خود را منادی توسعه اقتصادی و رفاه نامید. مقدمه
ظهر انقلاب صنعتی و بروز عدم تعادل های ناشی از قرونی تولید بر مصرف و برعکس نقش پول کاغذی و پدید آمدن تورم ساختاری، دخالت مستقیم و مستمر دولت در برنامه ریزی های اقتصادی برای ایجاد تعادل جهت رشد و توسعه اقتصادی را که اغلب اقتصاد دانان ضرورتی مسلم می افکارند اجتناب ناپذیر می نماید. در چنین شرایطی، مالیات به عنوان برداشتی حساب شده و متکی بر برنامه از درآمد و ثروت ملی عمدتاً به مثابه ابزار تنظیم سیاست های مالی برای ایجاد تعادل موردنظر در سطح کلان اقتصادی،اهمیت می یابد به گونه ای که بتواند شرایط مناسب جهت رشد و توسعه اقتصادی هماهنگ را ایجاد نماید. تعاریف رشد و توسعه اقتصادی :
برای اینکه برداشتی نسبتاً مناسب از توسعه اقتصادی داشته باشیم لازم است ابتدا تعریفی از رشد اقتصادی را ارائه دهیم. رشد اقتصادی به منزله افزایش کمی در میزان تولیدات کالاها و خدمات در طی زمان است و معیار اندازه گیری آن تغییرات در (( تولید ناخالص ملی )) می باشد. تولید ناخالص ملی عبارتست از حاصل جمع ارزش نهایی کلیه کالاها و خدمات که طی یکسال مالی از عملکرد اقتصاد یک جامعه تحقق می شود |
![]() |
دسته بندی | حسابداری |
فرمت فایل | doc |
حجم فایل | 94 کیلو بایت |
تعداد صفحات فایل | 51 |
گر چه تعیین قیمت تمام شده دقیق محصولات و خدمات به نظر غیر ممکن میآید ولی هر نوع سعی و کوششی باید صورت گیرد تا بهترین برآورد در مورد قیمت تمام شده دراختیار تصمیم گیرندگان قرار گیرد. بهترین برآورد در مورد قیمت تمام شده محصول زمانی میتواند صورت گیرد که هزینهها به طور مستقیم قابل ردیابی به محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده باشند. هزینههای مواد مستقیم و کار مستقیم به طور مستقیم قابل ردیابی به محصولات تولید شده میباشند . از طرف دیگر، هزینههای سربار کارخانه که یک نوع هزینه غیر مستقیم میباشند ، اصولا نمیتوان بسادگی و به طور مستقیم به محصولات تولید شده و خدمات ارائه شده ردیابی کرد. مشکلترین قسمت محاسبه قیمت تمام شده یک واحد ، مشخص کردن مبلغ صحیح هزینه سربار کارخانه است که باید به محصولات و خدمات تخصیص داده شود.
قیمت تمام شده درتصمیمات قیمت گذاری فروش محصولات، تعیین سود و زیان، در کنترل و کاهش هزینهها ، درتصمیمات تولید یا حذف تولید یک محصول و بسیاری موارد دیگر مؤثر میباشد . خصوصا در دنیای امروز قیمت تمام شده نقشی بسیار حساس در سرنوشت و موقعیت واحدهای تجاری دارد. لذا شناخت و استفاده از مبانی منتسب جهت تعیین قیمت تمام شده به صورتی صحیحتر لازم به نظر میرسد.
حتی درشرایط امروز که اکثر صنایع از ماشینالات اتوماتیک استفاده میکنند، اغلب کار مستقیم میتواند به عنوان مبنای مناسبی جهت تخصیص هزینههای سربار کارخانه به محصولات مورد استفاده قرار گیرد. زمانی کار مستقیم میتواند به عنوان مبنای مناسبی جهت تخصیص هزینههای سربار کارخانه مورد استفاده قرار گیرد که:
1- هزینه کار مستقیم یک قسمت مهمیاز کل هزینههای تولید را تشکیل دهد
2- همبستگی شدیدی بین هزینه کار مستقیم و تغییرات هزینه های سربار کارخانه وجود داشته باشد.
همانند حسابداری، مبدا حسابداری ناشناخته است. با رشد امور بازرگانی در قرن 14 نیاز برای نوعی حسابداری برای صنایع ایجاد گردید و تلاشهایی برای نگهداری حساب هایتولیدی در این دوره شکل گرفت.
سرمایه گذاران نیازمندکنترل جریانات ورودی و خروجی مواد به هر کارگر بودند تا دستمزد پرداختی آنها را به بهره وری حاصل مرتبط سازند و سود آوری فعالیتهای مختلف را ارزیابی نمایند.
رشد سریع صنایع انگلستان به خاطر کاربرد ماشین آلات در اواخر قرن 18 و اوایل قرن 19 که به انقلاب صنعتی معروف گردیده است سیستم های محصل و سنتی را به کارخانجات بزرگ مبدل ساخت و رشد بالای تولیدی را سبب گردید. انقلاب صنعتی منجر به پیشرفت بزرگی در سیستم های حسابداری گردید.
با ظهور محیط های تجاری و تولیدی پیچیده نیاز برای حسابداری دقیق شامل انواع جدید ثبت و یک نیاز جدی برای حسابداری صنعتی وکنترل بودجه ای پدید آمد. حسابداری نیز مجبور به پاسخ به این نیازها بود.
اگرچه مدارکی برای استفاده از حسابداری دو طرفه قبل از قرن 19 موجود است اما شواهدی برای استفاده از شیوه های قیمت تمام شده. قبل از سال 1830 یافت نمیگردد. در همین زمان چارلز باییچ گزارشی را که مبتنی بر نیاز جدی به حسابداری صنعتی بیشتر مرهون تلاشهای مهندسان بود که مفاهیمیمثل مراکز تولید، ظرفیت های بلا استفاده تجزیه وتحلیل قیمت تمام شده به اجزای ثابت و متغیر ایجاد و کاربرد استانداردها و بودجه های انعطاف پذیر را ایجاد نمود.
ساختار حسابداری صنعتی کنونی کارخانه ها قبل از جنگ جهانی اول ایجاد گردید. از سال های 1930 حجم بالای هزینه های توزیع حسابداری صنعتی را وادار نمود. تا تکنیک های هزینه یابی تولیدی را به فعالیت های توزیعی تعمیم دهد.
بنابر این تخصیص هزینه ها بر مبنای مقدار انبار شده، حجم سفارش و شیوه های حمل صورت گرفت.
همانطور که انتظار میرود کنترل قیمت تمام شده در طی جنگ جهانی دوم کاهش یافت. اصولا اقتصاد جنگی یک اقتصاد کنترل شده ای نیست و تولید بر مبنای نیازها صورت میگیرد. اگر چه بعد از جنگ رقابت شدید ضروری کنترل دقیق تمام شده را ضروری نمود. در این دوران ما شاهد توسعه حسابداری مراکز هزینه بودیم و ایجاد حسابداری مدیریت که بر اهداف سازمانی و اندازه گیری عملکردها مبتنی بود صورت گرفت.
بعد از جنگ جهانی دوم محیط های تجاری مرتبا در حال تغییر بوده اند. تا این اواخر بعضی از ابزار اساسی محیط تجاری مثل کامپیوتر های شخصی و فاکس وجود نداشت. شرکت ها برای مقابله با بی ثباتی ها به نگهداری موجودی کالا میپرداختند. کره جنوبی هنوز به عنوان یک کشور جان سوم با نیروی کار ارزان به شمار میرفت و حضور موسسات آزاد در بلوک کمونیستی یک تصور به شمار میرفت.
اکنون به یکباره این تغییرات مختلف رخ داده است و باعث ارزیابی مجدد انتظارات از موسسات گردیده است. موج جاری تغییرات مدیریتی و تکنولوژیکی که با رقابتهای جهانی نیز ممزوج گردیده است به موسسات دنیا هشدار میدهد که به ایجاد بازارها و سازمان های تجاری جدید اقدام نمایند. سازمان های جدید تجاری با یک وظیفه سخت و دشوار پیشرفت وگسترش همزمان در کیفیت و ارائه خدمات به مشتریان و همچنین کاهش قیمت تمام شده ها مواجه اند. این موسسات برای این که در صحنه رقابت باقی بمانند میبایست به هموار سازی عملیات، حذف هزینه های زائد اقدام نمایندو متعهد به ارائه کیفیت خوب و به کارگیری تکنیک های پیشرفته مثل سیستم به موقع jit کامپیوتر ها و سیستم های تولیدی انعطاف پذیر باشند. تولید یک اسلحه رقابتی است ک اساس رقابت را از طریق توانایی های جدید تولیدی انجام میدهد. رقابت جهانی موسسات را مجبور نموده است که خود را با تکنولوژی های جدید تولید هماهنگ نمایند و یا ریسک ضرر سهم بازار را قبول کنند. در میان این تغییرات سریع و ژرف اصولی که ما با آن به مدیریت موسسات عادت کرده بودیم و ابزاری که بوسیله آن پیشرفت را اندازه گیری میکردیم از رده خارج شده است.
مدیرانی که به دنبال موفقیت در این محیط باشند سیستم حسابداری مدیریت خود را برای ارائه گزارشات جدید مورد بازنگری قرار میدهند. تکنیک های پیرشفته بودجه بندی سرمایه ای اطلاعات دقیق قیمت تمام شده و گزارشات مرتبط با ارزیابی عملکرد برای این منظور لازم هستند.
تحول و پیشرفت حسابداری صنعتی در طول قرن بیستم در جهت تحقق اهداف فوق بوده است.
بدین ترتیب که روش های تسهیم هزینه از روش های اولیه مثل تسهیم بر اساس قضاوت شخصی مدیران و یا حسابداران شروع شده و سپس به روشهای مستقیم و یک طرفه و نهایتا به روشهای تسهیم دو مرحله ای منتهی گردید. در روش تسهیم 2 مرحله ای ابتدا هزینه ها به واحدها و مراکز تولیدی تخصیص یافته و در مرحله دوم هزینه های واحدهای تولیدی به محصولات تخصیص مییابد. برای تخصیص هزینه های تولیدی به واحدها و مراکز تولیدی در مرحله اول سه شیوه تخصیص مستقیم، ترتیبی و دو طرفه وجود دارد.
با توجه به تحولات فوق در سیستم های هزینه یابی، کوپر و کاپلان نارسایی های سیستم حسابداری مدیریت را در ارائه اطلاعات دقیق هزینه منعکس نمودند. این افراد ادعا نمودند که سیستم های سنتی حسابداری صنعتی و مدیریت پاسخگوی نیازهای مدیران نبود، و استفاده از آن اطلاعات سبب گمراهی و عدم تصمیم گیری صحیح مدیران میگردد و به دنبال آن این افراد سیستم جدیدی تحت عنوان سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت را معرفی نمودند.
تا نیمه دوم دهه 1980 ABC به عنوان فصلی از کتب حسابداری مدیریت و یا حسابداری صنعتی مطرح میگردید ولی امروز از آنچنان اهمیتی برخوردار است که کتب متعددی در این زمینه تحت عنوان ABC مطرح گردیده است.
در واقع جهت تعیین تخصیص هزینه های تولیدی به موجودی ها و نیز به منظور دستیابی به سودآوری بلند مدت، سیستم ها باید اهداف کنترلی و برنامه ریزی را نیز تامین نمایند و از آنجائیکه ساختار هزینه ها و تولیدات بسیاری از شرکت ها در سال های آخر تغییر یافته است به طوریکه دستمزد که بخش اعظم هزینه های تولیدی را به خود اختصاص میداد امروزه بخش اندکی از هزینه تولید را تشکیل میدهد و در مقابل سربار تولید بخش عمده هزینه های تولیدی را در برگرفته است. در بسیاری از موارد هزینه های سربار با تعداد فعالیت های مربوط به یک محصول رابطه دارد نه با مقدار واحدهای تولید شده از محصول به عنوان مثال یک شرکت تولیدی را در نظر بگیرید که 2 محصول مشابه تولید میکند. محصول اول از ده قطعه تشکیل شده است در حالی که محصول دوم از یکصد قطعه تشکیل شده است. هر قطعه قبل از نصب باید معاینه و بازدید شود بنابر این مشخص است که تحویل و دریافت یکصد قطعه در مقایسه با ده قطعه نیاز به فعالیت بیشتری دارد. در صورتی که همین هزینه در روش سنتی بر اساس مبانی جذب سربار هر محصول به طور کلی به محصولات تخصیص مییابد. بنابر این ضرورت بکار گیری روش هزینه یابی جدیدی که بتواند نحوه وقوع هزینه های سربار را در شرکت نشان دهد احساس میشود.
عوامل موثر بر انتخاب مولد هزینه :
1- درجه همبستگی بین هزینه ها و آن رویداد یا منبا
2- فزونی منافع بر مخارج به کارگیری مولد هزینه به عنوان مبنا
اثرات رفتاری که در تصمیم گیری و یا تعیین قیمت ها و ... دارد مناسبت استفاده از ABC به قضاوت های مدیریت بستگی دارد و ABC بجای تمرکز بر استفاده کنندگان از سیستم حسابداری بر قابلیت های سیستم تمرکز مینماید